شـــــب گــــرد گیرم که یلــــــدا هم بیاید !!
شبی هم به درازا بکشد ! برفی هم ببارد !سفره ای هم چیــــده شود !!!
اناری هم باشد !!! و دیوان حافظی هم !!!
چه یلدایی ؟! چه برفی ؟! چه فالی ؟!
بی تو اینجا همه شب یلداست خوب من !!!
همه شب سرد است !!!
همه شب فال مرا می گیرد یاد آشفته تو !!!
برچسبها:
حالم خــوب است اما...
دلم تنــــــگ آن روزهایی شده ام
که می توانستیم از ته دل با هم بخـــــندیم...!
اما حالا دگر نیستی ! تنها هم نمیخندم
برچسبها:
![](http://lovey.dovey.loxblog.com/upload/l/lovey.dovey/image/1005014_629692657095854_1879424063_n.jpg)
برچسبها:
دلــــ♥ــــ من تنگـــــــــــ است
حرف حسابــــــــ حالیــــــــــــ اش نمی شود
برچسبها:
۴۰ روز گذشت
دفتر روزگار ،۴۰ ورق خورد تا رسیدیم به نقطه ای که هستیم.........
و اما........چه تلخ بود این روزها.......
روزهای نبودنش.......
چه اشکهایی که در نبود او ریخته شد........
چه امیدهایی که با رفتنش نا امید گشت........
چه دلهایی که با ترک دیار زندگانی، شکسته شد...........
و چه تنها ماندند کسانی که تنها دلخوشی زندگیشان، وجود نازنین او بود........
۴۰ روز با همه خاطرات غمبارش گذشت......
وحید تبدیل به خاک شد.......
و رفت تا در گوشه ای از صفحه ی خاطرات، بدرخشد.....
و اما چه غریب از این دیار کوچ کرد........
گـــذشت 40 روز
سفر سه بخش بود! تو رفتی ,من ماندم , قصه ناتمام شد , خاطره ات که تمام
نمی شود!!!
وحـــیدملااقل قصه را تمام می کردی , تا هر شب , بی غصه بخوابم
و هر روز ابتدای قصه بنویسم.......
شروع............!
برچسبها: